حجاب ما برگرفته از اعتقاد مذهبی ماست. زیرا آنچه ما را ملزم به حفظ حجاب مینماید با آنکه مختاریم، همین اعتقادات مذهبی ما میباشد. بنابراین چادر مشکی زنان و دختران حتی در گرمای تابستان نماد مقاومت و استقامت و پایبندی آنها به اسلام عزیزشان است و این که با مخالفت دشمنان روبرو هستیم، نشان خوبی است از اینکه رعایت حجاب اسلامی و استفاده از چادر مشکی، حتماً به نفع ماست که مورد تهاجم دشمن قرار گرفته است. و بنا بر این بوده که پیر مرشدمان ، امام راحلمان (1) فرمودند: که چادر، حجاب برتر است. اضافه بر اینکه در اسلام به رنگ خاصی برای حجاب و پوشش توصیه نشده است. لکن عرف اجتماعی چنین رنگهایی را مناسب میداند.
نکتهای که توجه به آن در راستای پاسخ به اینگونه سؤالها ضروری به نظر میرسد این است که اولین گامی که باید انسان برای ورود به میدان اسلام و مسلمانی بردارد گام ایمان و اعتقاد به خدای متعال میباشد چنانچه میبینیم اولین شعار حضرت محمد (9) «قولوا لااله الاالله تفلحوا» بود یعنی اعتقاد به وحدانیت خدای سبحان رمز خوشبختی و سعادت انسان میباشد در آیات متعدد قرآن کریم بر این حقیقت تصریح شده است. اعتقاد به خدای لایزال اصل، پایه و رکن است و فروع دین به منزله شاخه و برگ. و اخلاق فاضله به منزله میوه این درخت پاکیزه میباشد چنانچه در سورة ابراهیم آیه 24 و 25 میفرماید: «الم تَرَ کَیْفَ ضَرَبالله مَثَلاً کلمةً طیبةً کشجرةٍ طیبةٍ اصلُها ثابتٌ و فرعُها فیالسمأ^ تؤتی اُکلها کلَّ حین باِذن ربها و یَضربالله الامثال لِلنّاس لَعلّهم یتذکرون» مضمون آیة شریفه فوق این است که کلمه طیبه توحید و دیدگاه توحیدی داشتن به منزلة درخت پاکیزهای است که ریشة آن ثابت، محکم و استوار است و (به همین دلیل) شاخههای آن بالنده و در همة فصول زندگی و در همه شرائط این درخت میوه میدهد بنابراین اگر انسان به خدای قادر، عالمِ حکیم معتقد باشد و بداند که خدا موجودی است که «بیده الملک»، «بیده ملکوت کل شیء،»، «وهو علی کل شی قدیر»، «والله علیم حکیم»، «والله رؤف بالعباد». با توجه به چنین نگرشی درمییابد که اوامر و نواهی خدای حکیم برای بندگانش از روی لطف و حکمت میباشد بنابراین بدون چون و چرا برای جلب رضایت حضرت حق از دستوراتش پیروی میکند یکی از دستوراتی که خدای سبحان برای بندگانش واجب فرموده امر به حجاب پوشش و به عبارت دیگر عفت و پاکدامنی است و اگر به آیات مربوط به این حکم ضروری (حجاب) توجه کنیم میبینیم بعد از امر به پوشش میفرماید: ذالک اَزکیَ لَهم. «قل للمؤمنین یَغُضُّوا مِناَبصارِهِم و یَحْفِظوا فُرُوجَهم ذلک ازکی لهُم انالله خَبیر بِما یَصْنعونَ» به مردان مؤمن بگو چشمهایشان را فرو بندند و فرجهایشان را نگهدارند این برای آنها بهتر است. در این راستا اگر یک نگرش جامعهشناسانه هم به مسئله حجاب و آثار آن داشته باشیم و منصفانه قضاوت کنیم درمییابیم که در جوامع غربی و جوامعی که دنبالهرو فرهنگ آنها هستند هر چند آزادیهای بیقید و بند و به عبارت دیگر لاابالیگری رواج بیشتری داشته باشد ناامنی، افسردگی و جرم و جنایت افزایش مییابد تا آنجا که بعد از تصویب آزادی جنسی و روابط نامشروع دختر و پسر یا هم جنسبازی و ... آمار جرم و جنایت بالا گرفت بگونهای که مسئولین امر به فکر افتادتد تا حدی آزادی جنسی را تعدیل نمایند البته روشن است که بعد از توسعة اجتماعی تا این حد کنترل آن کاری است بسیار مشکل.
حال با توجه به اینکه رابطه جهانبینی و ایدئولوژی (باید و نبایدها) رابطه تنگاتنگ میباشد نمیتوان جدای از اعتقادات مذهبی حکمی از احکام الهی را مورد بررسی قرار داد. و اگر نگرش انسان به خالق هستی نگرشی عالمانه و حکیمانه باشد دیگر مجالی برای این گونه اشکالات باقی نمیماند.